ضرورت تربیت معنوی کودکان چرا و چگونه ؟(بخش ششم)
در میان گونه های مختلفی که در تربیت قابل تصور است، تربیت معنوی یکی از گونه های آن است که به امور معنوی مربوط می شود و حاصل این نوع تربیت، شخصیتی است که با معنویت زندگی خود را معنا دار می کند و می تواند به سوی حقیقت گام بردارد.
خانه به منزلة اولین مدرسه و اعضای خانواده به مثابه اولین مربیان تربیت کودک میباشند .
چکیده : در میان گونه های مختلفی که در تربیت قابل تصور است، تربیت معنوی یکی از گونه های آن است که به امور معنوی مربوط می شود و حاصل این نوع تربیت، شخصیتی است که با معنویت زندگی خود را معنا دار می کند و می تواند به سوی حقیقت گام بردارد.
تعداد کلمات 1212 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
تعداد کلمات 1212 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
ادامه بحث ضرورت بیان فلسفه اعمال عبادی در حدّ درک کودکان
محمدرضا باهنر در این زمینه مینویسد: جدای از فراگیری اعمال ظاهری نماز، کودک باید بداند که در ورای این اعمال، چه اعتقاد و احساسی نهفته است و چه چیزی موجب میشود که مسلمانان هر روز پنجبار به سوی کعبه حرکاتی را انجام دهند که ممکن است در نظر او بیمعنی جلوه کند. این مقصود را باید با آموزشهای ساده تأمین کرد. در این زمینه، مناسب است دربارة مفهوم تشکر و سپاسگزاری و کاربرد این کلمه از دانشآموزان سؤال شود که مثلاً از چه کسی باید تشکر کرد و آیا شما تا به حال از کسی تشکر کردهاید؟ تا فراگیران تجربههای خود را بازگو کنند و علل این سپاسگزاریها را بیان فرمایند.47
منابع اسلامی مملو از آیات و روایاتی است که از انسانها میخواهد تا بر اساس بصیرت و آگاهی عملی را بپذیرند و انجام دهند.48
متخصصان علوم تربیتی در این زمینه معتقدند:
انباشتن ذهن کودکان از مفاهیم و تأکید صرف بر مهارتهایی که تنها به درد امتحان میخورد و آنها را به هنگام ارزشیابی به ظاهر موفق جلوه میدهد، مدّ نظر نبوده، در عوض ادراک مفاهیم دینی به عنوان مقدمهای برای رشد عاطفی و تغییر نگرشهای دانشآموزان نسبت به آنها و اُنس با این مفاهیم مورد توجه قرار گرفته است. همچنین به «عمل صحیح» به عنوان حاصل تبعی «نگرشهای صحیح» تأکید شده است.49
امروزه تقریباً تمام آموزشها در آموزش نظری خلاصه میشود. در تعلیم و تربیت نیز معمولاً عمومیترین هدفهای آموزشی، کسب دانش و اطلاعات است و حتی ارزشیابی نیز بر همین اساس صورت میگیرد؛ در حالی که «دانستن» و «انجام دادن» دو مقولهای است که اولی بدون دومی بیفایده است. حتی متأسفانه در معارف دینی نیز شرط دینداری در داشتن اطلاعات و دانش دینی منحصر شده است.
عبدالعظیم کریمی میگوید:
امروزه بلای بزرگی که دامنگیر تربیت دینی شده، مربوط به آموزشهای نظری دینداری میشود. در نظام آموزش و پرورش ایران معرفت دینی و اطلاعات دینی کاملاً بر هم منطبق شدهاند. در حقیقت چنین تصور میشود که شرط قطعی دیندار بودن و درک دینی، داشتن تراکم اطلاعات و اندوختههای حفظی و صوری دانش دینی است.50
اما واقعیت این است که آنچه موجب حصول معرفت واقعی دینی میشود، تنها آموزشهای نظری معارف دینی نیست؛ بلکه باید آموزش دینی به همراه پرورش حس دینی و به تعبیر دیگر، ایجاد بصیرت معنوی و درونیسازی معارف دینی باشد، تا در نتیجه اعتقاد و علاقة قلبی به دین و تکالیف آن در وجود متربی نهادینه شود. حال اگر بر اساس اصل بصیرتدهی، احساسات مذهبی در کودک پرورش یابد و مورد تشویق قرار گیرد، او در مراحل بعدی یک فرد معتقد، متعبّد و مؤمن خواهد بود. بنابراین، شرط دینداری تنها تراکم اطلاعات دینی نیست؛ بلکه این اولین مرحله برای اُنس دینی است. به تعبیر دیگر، میتوان گفت:
هدف از فرآیند آموزش، تنها انتقال دانش دینی نیست؛ بلکه باید مهارتهای سهگانة گرایش به معنویت (معنویتخواهی)، کسب معنویت (معنویتیابی) و تقویت معنویت (معنویتافزایی) با بهرهگیری از منابع علمی، روانشناختی و دینی آموزش داده شود 51
تربیت دینی به مفهوم عام و تربیت عبادی به طور خاص، حاصل اقدامات برنامهریزیشدهای است که با هدف ارتقای سطح دانش دینی و بینش معنوی دانشآموزان اجرا میشود. هدف در برنامة تربیت عبادی، صرفاً حفظ اذکار و اعمال عبادی نیست؛ بلکه مراد تربیت انسانی دارای بینش الاهی و معنوی است. برای تحقق این هدف، ضرورت دارد از دوران خردسالی تکالیف و وظایف عبادی را به کودک تعلیم داد و از این طریق، قلب کودک را با خدا ارتباط داد. برای ایجاد بینش و بصیرت معنوی و عبادی، برنامة درسی و آموزشی نیز باید به سمتی پیش رود که افزون بر پایبندی دانشآموزان به ارزشهای عبادی، این امر به نحوة مطلوبی تحقق یابد. پر بار کردن کتب درسی در زمینة مسائل عبادی مانند زمینهسازی و تحریک عواطف کودکان با بیان فلسفه و فواید اعمال و تکالیف عبادی، هنر برقراری ارتباط با خدا، شیوة راز و نیاز از جملة این اقدامات است.
منابع اسلامی مملو از آیات و روایاتی است که از انسانها میخواهد تا بر اساس بصیرت و آگاهی عملی را بپذیرند و انجام دهند.48
متخصصان علوم تربیتی در این زمینه معتقدند:
انباشتن ذهن کودکان از مفاهیم و تأکید صرف بر مهارتهایی که تنها به درد امتحان میخورد و آنها را به هنگام ارزشیابی به ظاهر موفق جلوه میدهد، مدّ نظر نبوده، در عوض ادراک مفاهیم دینی به عنوان مقدمهای برای رشد عاطفی و تغییر نگرشهای دانشآموزان نسبت به آنها و اُنس با این مفاهیم مورد توجه قرار گرفته است. همچنین به «عمل صحیح» به عنوان حاصل تبعی «نگرشهای صحیح» تأکید شده است.49
امروزه تقریباً تمام آموزشها در آموزش نظری خلاصه میشود. در تعلیم و تربیت نیز معمولاً عمومیترین هدفهای آموزشی، کسب دانش و اطلاعات است و حتی ارزشیابی نیز بر همین اساس صورت میگیرد؛ در حالی که «دانستن» و «انجام دادن» دو مقولهای است که اولی بدون دومی بیفایده است. حتی متأسفانه در معارف دینی نیز شرط دینداری در داشتن اطلاعات و دانش دینی منحصر شده است.
عبدالعظیم کریمی میگوید:
امروزه بلای بزرگی که دامنگیر تربیت دینی شده، مربوط به آموزشهای نظری دینداری میشود. در نظام آموزش و پرورش ایران معرفت دینی و اطلاعات دینی کاملاً بر هم منطبق شدهاند. در حقیقت چنین تصور میشود که شرط قطعی دیندار بودن و درک دینی، داشتن تراکم اطلاعات و اندوختههای حفظی و صوری دانش دینی است.50
اما واقعیت این است که آنچه موجب حصول معرفت واقعی دینی میشود، تنها آموزشهای نظری معارف دینی نیست؛ بلکه باید آموزش دینی به همراه پرورش حس دینی و به تعبیر دیگر، ایجاد بصیرت معنوی و درونیسازی معارف دینی باشد، تا در نتیجه اعتقاد و علاقة قلبی به دین و تکالیف آن در وجود متربی نهادینه شود. حال اگر بر اساس اصل بصیرتدهی، احساسات مذهبی در کودک پرورش یابد و مورد تشویق قرار گیرد، او در مراحل بعدی یک فرد معتقد، متعبّد و مؤمن خواهد بود. بنابراین، شرط دینداری تنها تراکم اطلاعات دینی نیست؛ بلکه این اولین مرحله برای اُنس دینی است. به تعبیر دیگر، میتوان گفت:
هدف از فرآیند آموزش، تنها انتقال دانش دینی نیست؛ بلکه باید مهارتهای سهگانة گرایش به معنویت (معنویتخواهی)، کسب معنویت (معنویتیابی) و تقویت معنویت (معنویتافزایی) با بهرهگیری از منابع علمی، روانشناختی و دینی آموزش داده شود 51
تربیت دینی به مفهوم عام و تربیت عبادی به طور خاص، حاصل اقدامات برنامهریزیشدهای است که با هدف ارتقای سطح دانش دینی و بینش معنوی دانشآموزان اجرا میشود. هدف در برنامة تربیت عبادی، صرفاً حفظ اذکار و اعمال عبادی نیست؛ بلکه مراد تربیت انسانی دارای بینش الاهی و معنوی است. برای تحقق این هدف، ضرورت دارد از دوران خردسالی تکالیف و وظایف عبادی را به کودک تعلیم داد و از این طریق، قلب کودک را با خدا ارتباط داد. برای ایجاد بینش و بصیرت معنوی و عبادی، برنامة درسی و آموزشی نیز باید به سمتی پیش رود که افزون بر پایبندی دانشآموزان به ارزشهای عبادی، این امر به نحوة مطلوبی تحقق یابد. پر بار کردن کتب درسی در زمینة مسائل عبادی مانند زمینهسازی و تحریک عواطف کودکان با بیان فلسفه و فواید اعمال و تکالیف عبادی، هنر برقراری ارتباط با خدا، شیوة راز و نیاز از جملة این اقدامات است.
مسئولیت و محدودة زمانی والدین در تعلیم و تربیت مسائل دینی و عبادی کودکان
بعد از بیان اصل ضرورت آموزشهای دینی و عبادی به کودکان، این پرسش مطرح است که مسئولیت این امر خطیر به عهده کیست؟ بسیاری از خانوادهها، آموزشهای دینی را تنها وظیفة مدرسه میدانند؛ خانوادههایی که چنین طرز تفکری دارند، به تعلیم تکالیف شرعی و عبادی کودکان خود توجهی ندارند و به همان تعلیماتی که از طرف معلم داده میشود، بسنده میکنند.
در جواب این پرسش باید گفت، از آنجا که خانه به منزلة اولین مدرسه و اعضای خانواده به مثابه اولین مربیان تربیت کودک میباشند، از اینرو، این مسئولیت خطیر، در درجة اول مستقیماً بر عهده والدین است؛ زیرا بر اساس روایات، آنان نسبت به فرزندان خویش مسئول هستند. مرحوم فلسفی مینویسد: «اول معلّمی که درس زندگی به کودک میآموزد و در دل پاک او نقشهای خوب و بد ترسیم میکند، پدر و مادر است».52
قرآن کریم در زمینة مسئولیت والدین در تربیت عبادی اهل خانواده میفرماید: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها»؛53 همچنین میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ».54 در حدیثی امام صادق(ع) میفرماید: هنگامی که این آیه نازل شد، مردم گفتند: یا رسولالله چگونه ما خودمان و اهل و عیالمان را از آتش دوزخ حفظ کنیم؟
حضرت فرمود: خودتان کارهای خیر انجام بدهید؛ خانواده خود را به کارهای خوب تذکر بدهید؛ آنها را بر اطاعت و عبادت خداوند تأدیب و تربیت نمایید. سپس امام فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ لِنَبِیِّهِ(ص) وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها»؛ خانواده خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش!(طه: 132) وَ قَالَ وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعِیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولًا نَبِیًّا وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا»؛(مریم:55ـ54) «و در این کتاب (آسمانی) از اسماعیل (نیز) یاد کن، که او در وعده هایش صادق، و رسول و پیامبری (بزرگ) بود! و همواره خانوادهاش را به نماز و زکات فرمان میداد و همواره مورد رضایت پروردگارش بود.55
ابوسعید خدری میگوید وقتی آیه 132 سورة طه نازل شد، رسول گرامی اسلام تا نُه ماه وقت نماز، به درب خانه فاطمهƒ و علی(ع) میآمد و میفرمود: «الصلاة یرحمکم الله».56
امام زین العابدین(ع) در رساله حقوق میفرماید:
حقّ فرزندت بر عهدة تو این است که بدانی او از توست و در نیک و بد زندگی و خیر و شرش، وابسته به تو است و آگاه باشی که در حوزة سرپرستی وی، مسئول ادب و تربیت سالم او میباشی و وظیفه داری که او را به پروردگارش راهنمایی کنی و در اطاعت از فرمانهای الاهی یاریاش نمایی.57
ادامه دارد ...
گردآوردی : آقایان حسن ملکی _ عباسعلی شاملی _ مهدی شکراللهی
در جواب این پرسش باید گفت، از آنجا که خانه به منزلة اولین مدرسه و اعضای خانواده به مثابه اولین مربیان تربیت کودک میباشند، از اینرو، این مسئولیت خطیر، در درجة اول مستقیماً بر عهده والدین است؛ زیرا بر اساس روایات، آنان نسبت به فرزندان خویش مسئول هستند. مرحوم فلسفی مینویسد: «اول معلّمی که درس زندگی به کودک میآموزد و در دل پاک او نقشهای خوب و بد ترسیم میکند، پدر و مادر است».52
قرآن کریم در زمینة مسئولیت والدین در تربیت عبادی اهل خانواده میفرماید: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها»؛53 همچنین میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ».54 در حدیثی امام صادق(ع) میفرماید: هنگامی که این آیه نازل شد، مردم گفتند: یا رسولالله چگونه ما خودمان و اهل و عیالمان را از آتش دوزخ حفظ کنیم؟
حضرت فرمود: خودتان کارهای خیر انجام بدهید؛ خانواده خود را به کارهای خوب تذکر بدهید؛ آنها را بر اطاعت و عبادت خداوند تأدیب و تربیت نمایید. سپس امام فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ لِنَبِیِّهِ(ص) وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها»؛ خانواده خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش!(طه: 132) وَ قَالَ وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعِیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولًا نَبِیًّا وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا»؛(مریم:55ـ54) «و در این کتاب (آسمانی) از اسماعیل (نیز) یاد کن، که او در وعده هایش صادق، و رسول و پیامبری (بزرگ) بود! و همواره خانوادهاش را به نماز و زکات فرمان میداد و همواره مورد رضایت پروردگارش بود.55
ابوسعید خدری میگوید وقتی آیه 132 سورة طه نازل شد، رسول گرامی اسلام تا نُه ماه وقت نماز، به درب خانه فاطمهƒ و علی(ع) میآمد و میفرمود: «الصلاة یرحمکم الله».56
امام زین العابدین(ع) در رساله حقوق میفرماید:
حقّ فرزندت بر عهدة تو این است که بدانی او از توست و در نیک و بد زندگی و خیر و شرش، وابسته به تو است و آگاه باشی که در حوزة سرپرستی وی، مسئول ادب و تربیت سالم او میباشی و وظیفه داری که او را به پروردگارش راهنمایی کنی و در اطاعت از فرمانهای الاهی یاریاش نمایی.57
ادامه دارد ...
گردآوردی : آقایان حسن ملکی _ عباسعلی شاملی _ مهدی شکراللهی
بیشتر بخوانید :
ضرورت تربیت معنوی کودکان چرا و چگونه ؟(بخش اول)
ضرورت تربیت معنوی کودکان چرا و چگونه ؟(بخش دوم)
ضرورت تربیت معنوی کودکان چرا و چگونه ؟(بخش سوم)
ضرورت تربیت معنوی کودکان چرا و چگونه ؟(بخش چهارم)
ضرورت تربیت معنوی کودکان چرا و چگونه ؟(بخش پنجم)
روش تربیت دینی کودکان
روش های تربیت دینی کودک در خانواده
راه کارهای تربیت معنوی کودک
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}